گوشـه هایی از یک کتاب ..

من در این شهر افسرده و کوچک، بسر می برم و به جای اینکه به چیزهایی بیندیشم که باید انجام بدهم ، در زیر نفوذ و تاثیر احساساتی که به زحمت محو و فراموش شده اند بسر می برم.

در زیر نفوذ یادگارهای زمان های تازه گذشته و در زیر نفوذ این تندباد تازه که مرا آن طور به همراه خود بُرد و مَثَل خاشاکی به گوشه ای افکند....

________

قمارباز...ص166

نظرات 1 + ارسال نظر
نادم دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 10:43 ب.ظ http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد
باده خرم عید است که در ساغر شد
روز عید است، سوی میکده آیید به شکر
که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .
عید سعید فطر بر شما مبارک

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.