شعرهایی ناب با صدایی ناب تر ..!!! جنبش واژه زیست

پشت کاجستان ، برف.
برف، یک دسته کلاغ.
جاده یعنی غربت.
باد، آواز، مسافر، و کمی میل به خواب.
شاخ پیچک و رسیدن، و حیاط.

من ، و دلتنگ، و این شیشه خیس.
می نویسم، و فضا.
می نویسم ، و دو دیوار ، و چندین گنجشک.

یک نفر دلتنگ است.
یک نفر می بافد.
یک نفر می شمرد.
یک نفر می خواند.

زندگی یعنی : یک سار پرید.
از چه دلتنگ شدی ؟
دلخوشی ها کم نیست : مثلا این خورشید،
کودک پس فردا،
کفتر آن هفته.

یک نفــر دیشب مــرد
و هنوز ، نان گندم خوب است.
و هنوز ، آب می ریزد پایین ، اسب ها می نوشند.

قطره ها در جریان،
برف بر دوش سکوت
و زمان روی ستون فقرات گل یاس.

نظرات 2 + ارسال نظر
ی عوضیِ تاخرخره پُر! پنج‌شنبه 16 مرداد 1393 ساعت 07:08 ب.ظ

دوسشون دارم:)

منم .

shekoofe یکشنبه 12 مرداد 1393 ساعت 08:54 ب.ظ http://shekoofe.blogsky

یکی مدام تو گوشم فریاد میکشه : کم نیار به خوبی ادامه بده و همین طور گلدان پاکی ها و صبوری را از زلال اشکهایت سیراب ساز ...نبایست این گلدان در زندگی تو خشک شود زیرا که تو قابلیت حضور گل پاکیها را داری...منکه پذیرفته ام .خواهش میکنم تو نیز برای گلدانت ارزش قایل باش که فصل شکوفه زدنش دور نیست.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.