-
بدون هیچ عنوانی !
یکشنبه 4 خرداد 1393 20:10
بازم گلی به گوشه جمال ِ ایرانسل !! حداقل هر یکساعت با این SMSهای مزخرفش(!) از تنهایی درت میاره !! + بدیش اینه که گوشیت روو سایلنت باشه و وقتی روشن میشه با خودت میگی : آخ جوون یکی بهم اس داده ..!!!
-
شازده و روباه
یکشنبه 4 خرداد 1393 19:35
کاش آدمها یک شازده کوچولوی درون داشتن!!! ↓ روباه ساکت شد و مدت زیادی به شازده کوچولو نگاه کرد .آخر گفت : - بیزحمت مرا اهلی کن ! شازده کوچولو در جواب گفت: خیلی دلم می خواهد ولی زیاد وقت ندارم .من باید دوستانی پیدا کنم و خیلی چیزها هست که باید بشناسم . روباه گفت: هیچ چیزی را تا اهلی نکنند نمی توانند شناخت. آدمها دیگر...
-
بدون هیچ عنوانی !
شنبه 3 خرداد 1393 22:43
سر شبی رفتم از یک کتاب کپی بگیرم که به سرم افتاد برم دنبال کتابی که چن روز پیش اسمشو پیدا کرده بودم! بعد یه پیاده روی نیم ساعته به کتابفروشی ِ که بودن توو اون محیطش بهم آرامش میده،رسیدم و عنوان یه کتاب جذبم کرد؛ اسمش به گمونم این بود: مخفیانه های رومئو و ژولیت !!! ص 25ش این بود: " ع.ش.ق :عمق شیبدار قلب "
-
دیگران ِ درون ما
شنبه 3 خرداد 1393 22:35
اوایل سال 90 بود که با سستی و شل شدگی عضلات پام رفتم پیش ِ یک دکتر و اون بعد معاینه و شرح حال گفت که مشکوکی به MS .!!! شوکه شده بودم و یکمی هم ترسیدم . خیلی با خودم کلنجار رفتم که برم یک دکتر دیگه شاید اشتباه کرده و چه و چه و... یه ماه و نیم طول کشید تا رفتم پیش یکی از دکترای بیمارستان خودمون . یه تشخیص همکارش پوزخندی...
-
لحظه های بیتابی
جمعه 2 خرداد 1393 19:31
دلم یه آغوش مردونه میخواد ؛ آغوشی که آرومم کنه .. همه تنتو میخان و جسمتو!! هیچکسی روح آدمو نمی خواد...!! خصوصا الان که سی سالو رد کردم و ازم فقط یه همای خسته و داغونی بیش نمونده !! فقط یه ترمیم میخوام واسه اشکایی که بی هوا سرازیر میشن..! واسه سری که از داخل بهش فشار میاد از درد و فکر ؛ واسه گر گرفتگی ِ گوشه دلم ؛ واسه...
-
بازی ِ آهنگ با دل
جمعه 2 خرداد 1393 14:31
فقط همین دو تیکه از آهنگای شکوهی و علیزاده ..!!! (دردا/ شکوهی) قصه نیست این که میخونم لحظه لحظه اش درد و آهه واسه این دلای غافل عشق بازی با نگاهه کندن دل شده آسون دل میبندن به هزارون اشک چشمارو ندیدن اما با صدای ناودون _________________ (اشتباه/ علیزاده)بیا بقلم حالا دل دیونه اونم که مثل همه باهات نمی مونه چی سرمون...
-
زمانهای متوقف شده ..
جمعه 2 خرداد 1393 09:10
وقتی گوشیت هیچ زنگ و اسی نداشته باشه و ..!! وقتی سر صبحی توو کانتـکتـات دنبال یه نفر ؛ فقط یک نفر؛ بگردی که باهاش حرف بزنی تا آروم بشی و هیچکس نباشه !!! وقتی توو سن سی و.. باشی و یه رفیق نداشته باشی ...
-
بدون هیچ عنوانی !
چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 20:44
دیشب خیلی دلم می خواست یکی بهم اس می داد که : هما دوست دارم ... بمون پیشم ..!!! ولی نبود کسی .!! این خواستهشدن یجورایی درده تا فانتزی !!! الانم بعد یه شیفت 12ساعته دلم باز خواسته شدن می خواد!!! خیلی خیلی زیاد. درک شدن و فهمیدن ِ احساسم و حرفم و خــودم ..
-
لحظه های بیتابی
سهشنبه 30 اردیبهشت 1393 22:19
عقایدشو دوس داشتم؛ چیزایی که می خواست واسم قابل لمس بود !! مجذوبم کرد ..!! ولی تموم شد ! غرق ِ این تیکهش شدم: و در ضمن خانم محترم، شما وقتی می گویید فقط یک مرد را دوست دارید، فراموش می کنید که یک " م " نیز به آن اضافه کنید که این خود خیلی تعیین کننده است ، در واقع شما به جای " یک مرد " باید می...
-
گوشـه هایی از یک کتاب ..
سهشنبه 30 اردیبهشت 1393 20:00
پیـروی از عـواطف و احساسات گاه می تـواند کـار دست انسان بـدهـد و موجبـات ناراحتـیاش را فـراهم سـازد. هرگـز نبایـد سعـی در تکـرار لحظات داشـت ، بایـد آنهـا را همان گـونه که یک بار اتفـاق افتـاده اند، فقط تنهـا به خاطـر آورد. ص290 / عقاید یک دلقک
-
درباره من ...
دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 22:39
وقتی با شال قرمزم و ...
-
بدون هیچ عنوانی !
یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 14:41
کاااش من هم ، ماری ِ کسـی بودم .. ! ! + رجوع کنید به کتاب عقاید یک دلقک .
-
خب دیگه ..
یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 14:38
دقت کردین توو یه جمعی، شما یهو جذب بعضی آدما میشین!! البته به زیبایی ربطی نداره ها! ممکنه اون فرد زیبا نباشه ولی چشمای قشنگی داشته باشه؛ پوست چهرهش ؛ طرز صحبت کردنش و .. حتی ممکنه کچل باشه ولی اون کم مو بودنش چهره خاصی بهش بده..!! ربطی به مقوله مهره مار داشتن نداره !! و حتی گفته میشه چشماش سگ داره ..!!! هیچ موقع واسم...
-
بدون هیچ عنوانی !
شنبه 27 اردیبهشت 1393 16:00
در این جا متنی نوشته خـواهد شد .. !!!
-
گوشـه هایی از یک کتاب ..
پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 14:39
مردم یا متوجه منظور من می شوند یا نمی شوند. من یک مفسر نیستم. + کتابی که تازه شروع کردم؛ عقاید یک دلقک ..هاینریش بُل .. ص50
-
عاشقانه های یواشکی
چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 16:46
من دلم می خواهد خانه ای داشته باشم پر دوست کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو ... هرکسی می خواهد وارد خانه پر عشق و صفایم گردد یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند شرط وارد گشتن شست و شوی دلهاست شرط آن داشتن یک دل بی رنگ و ریاست بر درش برگ گلی می کوبم روی آن با قلم سبز بهار می نویسم ای یار خانه ی ما...
-
مازوخیسم
سهشنبه 23 اردیبهشت 1393 20:13
اصولن آدما توو جامعه امروزی به حرفاییکه میزنن توجهی نمی کنن !!! شاید چون تاثیرشُ نمیدونن ..!! یا واسشون مهم نیس..!! یا عادی شده واسشون ..! این حرفم استثنا نداره، خودمم جزء همون آدما هستم !! دوست دارم غرق صدات بشم ... یا بهت زنگ میزنم ( بعدش طرف باید بره دنبال سماق مکیدن) .. یا دوستت دارم (که دیگه سخت شده باور این جمله...
-
بدون هیچ عنوانی !
دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 22:01
ظهری دراز کشیده بودم ، یکی از دوقلوها با یک بالشت اومد و کنارم (درست زیر دستم که زیر چونه م گذاشته بودم) دراز کشید؛ به شکم . خواست بهش قصه کدو قل قل زن بگم!!! همینجوری یه چیزایی میگفتم ولی آروم شونه ها و پشتشُ ماساژ میدادم .. یهوویی بچه خوابش برد و منُ توو یه خلسه روحی و روانی گذاشت !!! این یکی از پوزیشنای دووس داشتنی...
-
بدون هیچ عنوانی !
یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 21:33
تک تک سلولای سرم درد میکنه . . . ! ! به طرز وحشتناکی روح و روانم خستهس . . مجاز به انتخاب رشتهم نشدم . . هیچکس نباشه که مرهـمی باشه واسه خستگیات ! ! ! ! ! ! ! دلم " خواسته شدن " می خواد ؛ بی نهایت . .
-
لحظه های بیتابی
شنبه 20 اردیبهشت 1393 14:48
آدمایی مث من وقتــی خسته میشن ، دلشـون فقط ی چیــز خیلی خااااص میخواد ..! یک آغوش محکــم ؛ فقط همین ..!
-
لحظه های بیتابی
شنبه 20 اردیبهشت 1393 14:42
بایـد با خـودمـون و تنهایـی هایی که پیش میاد کنار بیایــم !! اومـدن آدما فقط گـوشه گیـریهامونُ زیاد میکنـه ... !
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 19 اردیبهشت 1393 18:54
در انتظار تواَم تو بیا که بی قرار تواَم بازآ تو گل بشو من گلشن بگذار سرت به دامان من بازآ تو می بشو من ساغر گرمی بده تو بر جان من ...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 11:23
حالـــم از خـودم بهـــم میخووووووووره ...
-
روزهای سخت
دوشنبه 15 اردیبهشت 1393 11:10
وقتی که حتی قدرت تصمیم واسه شارژ نت نداشته باشی و به کافی نت پناه میاری!!!! و وقتی حتی دیگران واسه حداقلِ خواسته هات نمیتونن ارزش بذارن ... و حتی همایی کـه دلش نمایشگاه کتاب می خواد و ...
-
لحظه های بیتابی
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 18:20
حرف زدن مثل اس فرستادنه!! میفرستیش بعد اگه خدایِ آسمونها(!) یاری کنه و به لطف ایرانسل زود برسه که هیچ ولی اگه دیر دلیــور بشه که دیگه باید منتظر برداشتای ِ مختلف اونطرف خط باشی !! یا حرفتـو میفهمه یا هم ممکنه دایــورت بشــی ..!!! :)
-
درباره من ...
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 15:43
هرکاری که توو زندگیم میخاسم بکنم یا هر چیزی بخرم ، همیشه به خونواده م فکر میکردم که مطابق خواست و سلیقه اونا باشه!! حتی وقتایی که می خواستم که بذارم و برم و یا اینکه نباشم توو این دنیا و بفکر خودکشی میافتادم همیشه به غم و رنج مادر و خواهرام و.. فکر میکردم که ممکنه(!) خیلی اذیت بشن ..!! مامان فشار خون داره هما ......
-
گوشـه هایی از یک کتاب ..
چهارشنبه 10 اردیبهشت 1393 22:19
بوی شرجی، کوچه در رو ، اتاق کوچک... تاری از مویت را می کشد و می خندد، دست دور گردنش حلقه می کنی: آخر چه جور بانگت بزنم؟ چنگ زیر موهایت می زند، سرت رو به عقب خم می شود، نفست را می بوید ، گودی گردنت را بو می کشد... خوش دارم همیشه بگویی آقا ... آب دریاها را می فروشم آقا ... + 23فروردین93 کتابُ خریدم . 26م شروع کردم به...
-
لحظه های بیتابی
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 20:16
دووس دارمـ . . .. توو آغوشت؛ حصار ِ بین دستات . پاهات و سینه ات ؛ وول بخورم ..! آروم نباشم. دستم روو سینه ات باشه و فشارش بده . محکم ..! لبام روو گردنت باشه .. گرمای نفسات به گـوشـم بخـوره ..! توو دیوونگیامون به یه آرامش دووسداشتنــی برسیـم .! فقط همین ...
-
لحظه های بیتابی
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 20:11
داد که میزنه انگار منـو می کـِشونــه سمت خـودش! بی تابـم میکنه !! آخـه تـو که می دونــی هما محـدوده .. !!!! بارها بهت گفتم باید تـن هما خیس بشه توو لحظه های باریـدنـت .. می دونی که این حس رهاشدنم توو خودت یه حس خیلـی خاصه ...!! ولی بازم یه وقتایی بیتاب میشـی و بیتابـم میکنــی که دستُ بالم بستــه س .. لحظه های راه رفتن...
-
لحظه های بیتابی
سهشنبه 9 اردیبهشت 1393 15:22
وقتــایی که بقیـه فکـر میکنن چقدر سرت شلـوغه(!!) که ازشون خبــر نمیگیری و فقط خود ِ خودتـی که میدونی تنهـایــی ..!! و اونوقتا یه تکیـه گاه میخای واسه سنگینــی سرت ..